دفاع مقدس ما، دوران جنگ هشتسالهی پر ماجرای این کشور، داستان ایستادگی ملت ایران و ایستادگی جوانان ما در مقابل خباثتها و دشمنیهای کفر و استکبار جهانی است. درست است، در مقابل ما بهظاهر یک رژیم بعثی بود - صدام بود - و او هم عنصری بود بهقدر کافی خبیث، بهقدر کافی ضد بشریت و ضد انسانیت، اما فقط او نبود؛ آن چیزی که موجب شد این جنگ، هشت سال ادامه پیدا کند، عوامل پشت پردهی استکبار جهانی بودند که او را تشویق میکردند، به او وعده میدادند، امکانات میدادند. آنوقتی که در این سرزمینهای خوزستان - که شما حالا بخشی از آنها را مشاهده کردید - دشمنان ما مجبور به عقبنشینی شدند، یک دولت اروپایی به آنها وسیلهای داد که بتوانند در دریا، خباثت و شیطنت و شرارت خودشان را ادامه بدهند؛ موشکی به آنها دادند. نمیگذاشتند عملیاتی که در منطقه انجام میگیرد، سرنوشت جنگ را به انتها برساند؛ تشویقش میکردند. یعنی دست استکبار جهانی، دست همین دولتهای اروپایی و دولت آمریکا، پشت رژیم خبیث معاند بعثی قرار داشت و او را به ادامهی کار تشویق میکرد. نمیخواستند بگذارند جمهوری اسلامی از این حادثهی بزرگ، پیروز و سربلند بیرون بیاید؛ میگفتند صریحاً.
بعد از آنکه در همین عملیاتی که در این منطقه اتفاق افتاد - منطقهی دارخوین؛ اینجا منطقهی درگیری بسیار تعیینکنندهی عملیات ثامنالائمه بود - که سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران با همکاری یکدیگر، برای دستور امام برنامهریزی کردند، طراحی کردند، در همین منطقه توانستند دشمن را عقب بنشانند و آن روحیهای را که دشمن بهخاطر پشتیبانیهای فرنگیها و خارجیها و اروپاییها بهدست آورد، در هم بکوبند و بشکنند و محاصرهی آبادان را از بین ببرند؛ بعد از این عملیات، عملیات طریقالقدس؛ بعد از این عملیات، عملیات فتحالمبین؛ بعد عملیات الیبیتالمقدس؛ این عملیاتهای پشت سر هم که رزمندگان عزیز ما، جوانان فداکار ما در قالب ارتش، در قالب سپاه، در قالب بسیج و نیروهای مردمی، در قالب مجموعههای عشایری، حتی در قالب شهربانی و ژاندارمری و کمیتههای آن روز، میآمدند در این میدان جنگ و این فداکاریها را انجام میدادند؛ این عملیات میتوانست جنگ را به خاتمه برساند و پایان بدهد؛ اما جبههی دشمن نظام اسلامی - یعنی همین اروپاییها و دولتهای اروپایی و دولت آمریکا - نمیگذاشتند؛ طرف مقابل را تشویق میکردند، امکانات جدیدی به او میدادند، او را به برنده شدن در این جنگ امیدوار میکردند؛ لذا جنگ هشت سال طول کشید.
اسپانیاییها زمانی ابرقدرت اروپا بودند؛ آنها با سوارهنظام معروفشان قارهی اروپا را زیر سم اسبان خود کشیده بودند و با حمایت کلیسای کاتولیک بر آن قاره حکمرانی میکردند. اما اوضاع اینطور نماند؛ به مرور و با رشد دانش، کشتیهای جنگی به ارتشها اضافه شدند و از اینجا بود که نیروی دریایی قدرتمند انگلستان بهجای ارتش اسپانیا نهتنها قارهی اروپا بلکه دنیایی که تا آن زمان کشف شده بود را تحت سیطرهی خود درآورد.
از طرف دیگر، رفتارهای نامعقول کلیسا و ناتوانیاش در پاسخگویی به سؤالات و ابهامات مردم، موجب ایجاد شکافی عمیق در جهان مسیحیت شد. گروهی که خود را پروتستان مینامیدند، از زیر پرچم کلیسای کاتولیک روم بیرون رفتند و جنگی ۳۰ ساله میان پروتستانها و کاتولیکها درگرفت. جنگ و درگیری، نظم سابق اروپا را شکست و در نهایت این پروتستانها بودند که بر کلیسای روم برتری یافتند و سرانجام رکن دوم قدرت اسپانیاییها هم فروریخت. اسپانیاییها دو چیز را از دست دادند؛ یکی سوارهنظامی که ابزار قدرتشان بود و دوم مشروعیت ناشی از حمایت کلیسای مقتدر روم که عنصر هویتسازشان بشمار میرفت. هندسهی دنیا بعد از یک بینظمی قرار دوباره یافت.
اینبار اما انگلستان که از کلیسای کاتولیک جدا شده بود، با نیروی دریایی قدرتمند خود، آبها را درنوردید و ژئوپلتیک دنیا را تغییر داد. همین جزیرهی کوچک در غربیترین بخش قارهی اروپا بود که تا سه قرن بعد هم، قوانین حاکم بر دنیا را وضع میکرد و با نیروی دریایی قدرتمندش و تلاش سیاسیاش تا شرقیترین سواحل و سرزمینها همچون هند را به استعمار کشاند.
تفاوتهای داعشیت و وهابیت
اما صرف نظر از اشتراک دیدگاه ها، داعشی ها و وهابی ها اختلافاتی نیز با یکدیگر دارند، از جمله اینکه وهابیت دعوت خود را به سرزمین حجاز محدود کرده و حجاز را کانون و سرزمین دعوت خود می داند، اگرچه بر دعوت افراد دیگر به این مکتب در خارج از سرزمین حجاز نیز تکیه دارد، اما این تکیه به اندازه داعش نیست که اعتقاد دارد، با تکیه بر «جهاد» باید سرزمین ها و کشورهای دیگر را تصرف کند و دولت اسلامی مورد ادعای خود را تاسیس کند و اینکه این دولت تا جای ممکن توسعه و گسترش خواهد یافت.وهابی ها اگرچه سودای فتح جهان را نیز در سر داشته باشند، هیچ گاه از این ایده خود بی پرده سخن نمی گویند، اما داعش بی پرده و آشکارا از اهداف خود و اینکه چه کشورهایی را در بر خواهد گرفت، سخن گفته است.
تفاوت دیگر وهابی ها و داعشی ها را باید در اعتقادات آنها ملاحظه کرد. درحالی که وهابی ها به کعبه و حفظ آن اعتقاد و باور دارند، داعشی ها تهدید به از بین بردن آن کرده اند.
از سوی دیگر داعش هرگونه مماشات با غرب و در راس آنها آمریکا را نمی پذیرد، در حالی که وهابیت، غرب و آمریکا را مهمترین هم پیمان خود می داند.
داعش تمام غیر هم کیشان خود را تکفیر کرده و بسیار با خشونت با آنها برخورد می کند و حتی به نام مرتد بودن آنها از دم تیغ می گذارند، در حالی که خشونت وهابیت کمتر از داعش است و تا به این اندازه از اجبار و خشونت در برخورد و تعامل با پیروان دیگر ادیان استفاده نمی کند.
سلام شما هنگامی که وارد وبلاگ من میشید یک تصویر می بینید که عکس خودم با دوستام است (آقا گلردی)ولی جای یک نفر تو اون عکس خالی است جای کسی که روی چشم ما جا داره که مسول دورهی ما است آقا عباس حال شما الان فکر می کنین که من چرا ایشون رو آقا صدا می کنم چون سرور ما هستن الان حرکی میبینه فکر نکنه که من پاچه خوار هستم .
اگه خواستین عکس من رو ببینید از دید شما آخرین نفر(سمت راست) ببینید چقدر خوش تیب هستم.لطفا چشم نزنید.